
آبرسانی بیش از حد وضعیتی است که در آن میزان مایعات بدن از حد طبیعی فراتر میرود و تعادل هیدراتاسیون بدن بر هم میخورد. این حالت زمانی رخ میدهد که فرد بیش از نیاز واقعی خود مایعات مصرف کند یا تنظیم دفع آب مختل شود.
آبرسانی بیش از حد میتواند منجر به کاهش غلظت سدیم خون (هیپوناترمی) شود که به آن مسمومیت با آب (Water Intoxication) نیز گفته میشود. علائم آن شامل سردرد، تهوع، گیجی، تورم اندامها، اختلالات عصبی و در موارد شدید، کما و مرگ است.
در ورزشکاران استقامتی مانند دوندگان ماراتن، نوشیدن بیشازحد آب بدون جبران الکترولیتها میتواند منجر به آبرسانی بیش از حد شود. در چنین شرایطی، تعریق زیاد و نوشیدن آب بدون جایگزینی سدیم، خطر هیپوناترمی را افزایش میدهد.
برخی افراد تصور میکنند که نوشیدن زیاد مایعات قبل از مسابقه عملکرد ورزشی را افزایش میدهد، در حالی که این کار ممکن است تعادل مایعات بدن را برهم زده و کارایی ورزشی را کاهش دهد.
در برخی بیماریهای پزشکی مانند نارسایی کلیه، نارسایی قلبی یا اختلالات هورمونی (مانند سندرم ADH)، آبرسانی بیش از حد ممکن است رخ دهد و نیازمند درمان فوری باشد.
برای پیشگیری از آبرسانی بیش از حد، مصرف مایعات باید بر اساس احساس تشنگی، میزان تعریق، دمای محیط و مدت زمان فعالیت بدنی تنظیم شود. همچنین، در تمرینات طولانیمدت نوشیدن مایعات حاوی الکترولیتها برای حفظ تعادل آب و سدیم ضروری است.
در مجموع، آبرسانی بیش از حد نسبت به کمآبی کمتر شایع است، اما میتواند بسیار خطرناک باشد. بنابراین، نظارت بر میزان مصرف مایعات در فعالیتهای ورزشی یا شرایط پزشکی ویژه ضروری است.






ایزوتونیک واژهای است که به محلولی با غلظت ذرات محلول (اسمولاریته) برابر با مایعات بدن، بهویژه پلاسما اشاره دارد. اسمولاریته یک نوشیدنی ایزوتونیک معمولاً در محدوده ۲۷۰ تا ۳۰۰ میلیاسمول بر لیتر (mOsm/L) است که تقریباً برابر با اسمولاریته خون انسان میباشد.
در حوزه تغذیه ورزشی، نوشیدنیهای ایزوتونیک بهمنظور جبران سریع مایعات از دسترفته، تأمین فوری انرژی از طریق کربوهیدراتها و حفظ تعادل الکترولیتها طراحی شدهاند. این نوشیدنیها معمولاً حاوی ۴ تا ۸ درصد کربوهیدرات (مانند گلوکز یا مالتودکسترین) همراه با مقادیر مناسبی از سدیم، پتاسیم و سایر الکترولیتها هستند.
ویژگی ایزوتونیک بودن این نوشیدنیها باعث میشود که سرعت جذب مایعات و مواد مغذی از روده به خون بهینه باشد و بدون ایجاد فشار اسمزی اضافی، به تعادل سلولی بدن کمک کند. به همین دلیل، مصرف این نوشیدنیها در فعالیتهای ورزشی طولانیمدت مانند دویدن، دوچرخهسواری یا مسابقات تیمی توصیه میشود.
مصرف نوشیدنی ایزوتونیک میتواند از مشکلاتی مانند دهیدراسیون، کاهش قند خون، اختلالات الکترولیتی و گرفتگی عضلات جلوگیری کند. تفاوت این نوشیدنیها با انواع هیپوتونیک (غلظت کمتر از پلاسما) یا هیپرتونیک (غلظت بیشتر از پلاسما) در سرعت جذب و هدف مصرف آنها در زمان تمرین یا مسابقه است.
در مجموع، نوشیدنیهای ایزوتونیک یکی از ابزارهای مؤثر در مدیریت هیدراسیون، تأمین انرژی سریع و ارتقای عملکرد ورزشی محسوب میشوند و انتخاب صحیح آنها میتواند به بهبود ریکاوری و حفظ توان جسمانی ورزشکاران کمک کند.













کلرید یکی از مهمترین الکترولیتهای بدن است که همراه با سدیم و پتاسیم نقش حیاتی در تعادل مایعات و الکترولیتها ایفا میکند. کلرید عمدتاً در مایع خارج سلولی (ECF) یافت میشود و دومین یون رایج در پلاسما پس از سدیم است. این عنصر در حفظ فشار اسمزی خون و جلوگیری از نوسانات شدید حجم مایعات بدن مؤثر است.
کلرید در فرآیند تنظیم تعادل اسید-باز بدن شرکت میکند و به حفظ pH خون در محدوده طبیعی کمک مینماید. این ماده همچنین در تشکیل اسید هیدروکلریک (HCl) در معده نقش دارد که برای هضم پروتئینها و جذب مواد معدنی ضروری است. بدون وجود کلرید، اسیدیته معده کاهش یافته و فرآیند هضم دچار مشکل میشود.
در فعالیتهای ورزشی، کلرید بههمراه سدیم و پتاسیم از طریق تعریق از بدن دفع میشود. کاهش شدید کلرید میتواند منجر به اختلال در انقباض عضلات، گرفتگی عضلانی، ضعف و خستگی زودرس شود. کمبود کلرید (هیپوکلرمی) ممکن است باعث قلیایی شدن خون (آلکالوز متابولیک) شود که تعادل اسید-باز بدن را برهم میزند.
در شرایط ورزشهای استقامتی یا تمرینات در هوای گرم، نیاز به جبران الکترولیتها، بهویژه کلرید افزایش مییابد. منابع غذایی کلرید شامل نمک خوراکی (سدیم کلرید)، زیتون، جلبک دریایی، کرفس و گوجهفرنگی است. دریافت متعادل کلرید برای حفظ حجم خون، تعادل الکترولیتها و عملکرد عصبی-عضلانی ضروری است.
افزایش بیش از حد کلرید (هیپرکلرمی) معمولاً ناشی از کمآبی شدید، مصرف زیاد نمک یا اختلالات کلیوی است. در این حالت، ممکن است فشار خون افزایش یافته و اختلال در تعادل الکترولیتی و pH خون ایجاد شود. کلرید نقش مکملی با سدیم دارد و تنظیم مقدار هر دو برای حفظ سلامت متابولیکی و عملکرد ورزشی اهمیت دارد.
بهطور کلی، کلرید یکی از عناصر کلیدی در فیزیولوژی ورزشی، متابولیسم انرژی و تعادل مایعات بدن است که باید در برنامه غذایی ورزشکاران بهخوبی مدیریت شود.

افزایش کلسیم زمانی رخ میدهد که سطح کلسیم خون بالاتر از حد طبیعی شود (بیش از ۱۰.۵ mg/dL). یکی از دلایل اصلی هیپرکلسمی، بیشفعالی غده پاراتیروئید است. همچنین مصرف بیشازحد مکملهای کلسیم یا ویتامین D میتواند باعث این وضعیت شود.
برخی سرطانها ممکن است با افزایش سطح کلسیم خون همراه باشند. یکی از علائم شایع افزایش کلسیم ضعف عضلانی، خستگی و بیحالی است. هیپرکلسمی میتواند باعث یبوست، حالت تهوع، استفراغ و کاهش اشتها شود.
در موارد شدید، ممکن است منجر به آریتمی قلبی، فشار خون بالا و اختلالات کلیوی شود. یکی از عوارض مهم هیپرکلسمی، تشکیل سنگ کلیه است. افزایش بیشازحد کلسیم میتواند موجب رسوب کلسیم در بافتهای نرم مانند کلیهها و عروق خونی شود.
در ورزشکاران، هیپرکلسمی ممکن است باعث کاهش عملکرد عضلات و گرفتگی عضلانی شود. همچنین میتواند منجر به اختلال در تعادل الکترولیتی و دهیدراسیون شود. این حالت میتواند احساس گیجی، خوابآلودگی و کاهش تمرکز ایجاد کند.
علت دیگر افزایش کلسیم میتواند مصرف بیشازحد لبنیات یا مکملهای چندگانه باشد. درمان هیپرکلسمی شامل کاهش دریافت کلسیم، افزایش مصرف مایعات و استفاده از داروهای ادرارآور است. در موارد شدید، ممکن است نیاز به درمانهای تخصصی پزشکی و تزریق سرم باشد.
هیپرکلسمی کنترلنشده ممکن است به اختلالات عصبی و آسیب دائمی کلیه منجر شود. به همین دلیل، نظارت بر مصرف مکملهای کلسیم و آزمایشهای دورهای خون در ورزشکاران و افراد پرخطر ضروری است. تعادل مناسب کلسیم برای سلامت استخوان، عملکرد عضلانی و پیشگیری از اختلالات متابولیکی حیاتی است.






کروم یک ماده معدنی کمیاب و ضروری است که نقش مهمی در تنظیم متابولیسم کربوهیدراتها، چربیها و پروتئینها ایفا میکند. این ماده بهطور ویژه در افزایش اثر انسولین مؤثر است و به همین دلیل در تنظیم سطح قند خون نقش دارد. کروم یکی از اجزای مهم ترکیبی بهنام فاکتور تحمل گلوکز (GTF) است که به بهبود پاسخ سلولها به انسولین کمک میکند.
در ورزشکاران، دریافت کافی کروم میتواند باعث افزایش حساسیت به انسولین، بهبود متابولیسم انرژی و کمک به بازسازی ذخایر گلیکوژن شود. همچنین برخی مطالعات نشان دادهاند که کروم ممکن است در کاهش توده چربی و افزایش توده عضلانی مؤثر باشد، هرچند نتایج قطعی نیست. کروم بهطور طبیعی در غذاهایی مانند گوشت، مرغ، ماهی، تخممرغ، غلات کامل، سبزیجات و آجیل یافت میشود.
نیاز روزانه به کروم برای بزرگسالان حدود ۲۵ تا ۳۵ میکروگرم است. کمبود کروم میتواند منجر به اختلال در تحمل گلوکز، افزایش خطر دیابت نوع ۲ و افزایش چربی خون شود. در ورزشکارانی که رژیم غذایی محدود دارند، احتمال کمبود کروم بیشتر است.
افزایش کروم از طریق مکملها ممکن است در برخی موارد باعث بهبود عملکرد متابولیکی شود، اما مصرف دوزهای بالا میتواند عوارض جانبی مانند اختلال در عملکرد کلیه، مشکلات گوارشی و عدم تعادل مواد معدنی ایجاد کند. تعادل در دریافت کروم برای سلامت عمومی و عملکرد ورزشی بهینه اهمیت دارد.
همچنین کروم ممکن است در کاهش اشتها و کنترل وزن بدن مؤثر باشد، اما شواهد علمی کافی برای اثبات این موضوع وجود ندارد. دریافت کروم همراه با یک رژیم غذایی متعادل میتواند به کنترل سطح قند خون، کاهش مقاومت به انسولین و بهبود وضعیت متابولیکی کمک کند. در برخی مکملهای ورزشی از فرم پیکولینات کروم (Chromium Picolinate) استفاده میشود که جذب بالایی دارد.
در شرایط کمبود کروم، ممکن است علائمی مانند خستگی، افزایش وزن، اختلال در متابولیسم گلوکز و کاهش عملکرد ورزشی مشاهده شود. کنترل سطح کروم در رژیم غذایی ورزشکاران برای بهبود ریکاوری عضلات، تعادل قند خون و متابولیسم انرژی مهم است.



سلنیوم یک ماده معدنی کمیاب و ضروری برای بدن است که نقش کلیدی در حفظ سلامت متابولیکی و ایمنی ایفا میکند. این عنصر بخش اصلی آنزیمهای آنتیاکسیدانی مانند گلوتاتیون پراکسیداز است که به کاهش استرس اکسیداتیو کمک میکند. سلنیوم در محافظت از سلولها در برابر آسیب رادیکالهای آزاد نقش دارد که این موضوع بهویژه در ورزشکاران با تمرینات شدید اهمیت دارد.
این ماده معدنی در تنظیم عملکرد تیروئید نقش دارد و برای تبدیل هورمون تیروکسین (T4) به فرم فعال ترییدوتیرونین (T3) ضروری است. سلنیوم به تقویت سیستم ایمنی کمک میکند و کمبود آن میتواند منجر به افزایش خطر عفونتها و التهاب شود. این ماده معدنی در حفظ سلامت قلب، کبد و سیستم تولیدمثل نیز مؤثر است.
ورزشکارانی که تحت استرس تمرینی مزمن هستند ممکن است بهدلیل افزایش استرس اکسیداتیو، به سلنیوم بیشتری نیاز داشته باشند. مصرف منابع غذایی حاوی سلنیوم مانند ماهی، تخممرغ، جگر، آجیل برزیلی و غلات کامل برای تأمین نیاز بدن توصیه میشود.
کمبود سلنیوم میتواند باعث ضعف عضلانی، خستگی، کاهش عملکرد ایمنی و مشکلات تیروئیدی شود. یکی از بیماریهای مرتبط با کمبود سلنیوم، بیماری کاشان (Keshan disease) است که نوعی کاردیومیوپاتی میباشد. همچنین کمبود طولانیمدت این ماده میتواند به اختلال در باروری و رشد غیرطبیعی مو و ناخنها منجر شود.
مصرف بیشازحد سلنیوم نیز میتواند خطرناک باشد و منجر به مسمومیت (سلنوزیس) شود که علائم آن شامل حالت تهوع، ریزش مو، شکنندگی ناخنها، مشکلات عصبی و بوی سیر در نفس است. دریافت متعادل سلنیوم به ورزشکاران کمک میکند تا از آسیب عضلانی ناشی از اکسیداسیون جلوگیری کنند و ریکاوری بهتری داشته باشند.
نیاز روزانه سلنیوم برای بزرگسالان حدود ۵۵ میکروگرم است، اما در افراد با فعالیت بدنی شدید ممکن است کمی افزایش یابد. مصرف منابع طبیعی سلنیوم همراه با رژیم متعادل، بهترین راه برای حفظ سطح مطلوب این عنصر در بدن است.








جذب مواد مغذی فرآیندی است که طی آن مواد مغذی موجود در غذا پس از هضم از طریق دیواره روده کوچک وارد جریان خون یا لنف میشوند. این فرآیند برای تأمین انرژی، ساخت بافتها و حفظ عملکردهای حیاتی بدن ضروری است. جذب مؤثر مواد مغذی به سلامت دستگاه گوارش و عملکرد صحیح آنزیمهای گوارشی وابسته است.
مواد مغذی مختلف از طریق مکانیسمهای متفاوتی جذب میشوند؛ برخی مانند گلوکز و اسیدهای آمینه از طریق انتقال فعال و برخی مانند اسیدهای چرب و ویتامینهای محلول در چربی از طریق انتشار ساده یا حملکنندههای خاص وارد سلولهای روده میشوند. جذب بیشتر ویتامینهای محلول در آب مانند ویتامین C و گروه B بهطور مستقیم از طریق خون انجام میشود، درحالیکه ویتامینهای محلول در چربی (A، D، E، K) پس از ترکیب با چربیهای غذایی از طریق سیستم لنفاوی جذب میشوند.
برخی عوامل مانند سلامت میکروبیوم روده، وجود فیبر، کیفیت رژیم غذایی، وضعیت هیدراتاسیون و سلامت دیواره روده میتوانند بر میزان جذب مواد مغذی تأثیرگذار باشند. برای مثال، کمبود اسید معده، بیماریهای روده مانند سلیاک یا سندرم روده تحریکپذیر میتواند جذب مواد مغذی را مختل کند.
ورزشکاران باید به بهینهسازی فرآیند جذب توجه داشته باشند، زیرا جذب ناکافی مواد مغذی میتواند منجر به ضعف عضلانی، کاهش ریکاوری، کمخونی یا مشکلات ایمنی شود. وجود چربی کافی در رژیم غذایی برای جذب ویتامینهای محلول در چربی ضروری است. همچنین مصرف بیشازحد فیبر یا الکل ممکن است جذب برخی مواد معدنی مانند آهن، روی و کلسیم را کاهش دهد.
مصرف برخی مواد مانند ویتامین C میتواند جذب آهن را افزایش دهد، درحالیکه فیتاتها و اگزالاتها موجود در برخی غذاهای گیاهی جذب مواد معدنی را کاهش میدهند. در ورزشکارانی که تمرینات شدید دارند، ممکن است نیاز به تنظیم رژیم غذایی برای افزایش جذب ریزمغذیها وجود داشته باشد.
بهطور کلی، تغذیه متعادل و متنوع با رعایت زمانبندی وعدهها، ترکیب صحیح درشتمغذیها و حفظ سلامت دستگاه گوارش بهترین راه برای اطمینان از جذب مؤثر مواد مغذی است. بدون جذب کافی، حتی رژیم غذایی غنی از مواد مغذی نمیتواند نیازهای بدن را بهطور مؤثر تأمین کند.




















